در چند سال اخیر، روانشناسان و جامعهشناسان به بررسی اطلاعات درباره پرسشی پرداختهاند که قبلاً برای فلاسفه مهم بود: چه چیزی باعث رضایت ما میشود؟
پژوهشگران به این منظور تحقیقات گستردهای در سراسر جهان انجام دادهاند تا ببینند چگونه چیزهایی مانند پول، نگرش، فرهنگ، حافظه، تندرستی، نوعدوستی و عادات روزانه بر احساس بهروزی ما تأثیر میگذارد. حوزه جدید روانشناسی مثبت پر از یافتههای جدیدی حاکی از آن است که اعمال ما تأثیر چشمگیری بر احساس خوشبختی و رضایت ما از زندگی دارد. 10 راهبرد ثابتشده برای افزایش رضایت از زندگی عبارتند از: 1 – لحظات روزانه زندگی را درک کنید
هر از چندی مکث کنید تا گل سرخی را ببویید یا کودکان را حین بازی تماشا کنید. کسانی که درنگ میکنند تا وقایعی را که بهطور عادی با عجله پشت سر میگذارند، ببینند یا در طول روز به وقایع خوشایند روزانه فکر میکنند، افزایش قابل توجهی را از نظر رضایت و کاهش افسردگی گزارش میکنند. 2 – از مقایسه بپرهیزید
چشم و همچشمی جزئی از بسیاری از فرهنگهاست اما مقایسه خودمان با سایرین میتواند به رضایت و عزت نفس لطمه وارد کند. به جای مقایسه کردن با دیگران، توجه خود را به دستاوردهای شخصی معطوف کنید تا به رضایت بیشتری دست یابید. 3 – بیش از اندازه به پول توجه نکنید
کسانی که پول را در رأس فهرست اولویتهای خود قرار میدهند، بیشتر در معرض افسردگی، اضطراب و عزت نفس پایین هستند. این امر در ملل و فرهنگهای گوناگون یکسان است. هر چقدر بیشتر رضایت را در کالاهای مادی بجوییم، کمتر آن را مییابیم. رضایت، عمر کوتاهی دارد و گذراست. پولدوستان نیز در آزمون پویایی و خودشکوفایی نمره اندکی میگیرند. 4 – اهداف معنادار داشته باشید
کسانی که برای تحقق چیزی ارزشمند تلاش میکنند، بسیار راضیتر از کسانی هستند که رؤیاها یا آرزویی ندارند. این اهداف میتواند به سادگی یادگرفتن مهارتی جدید یا بار آوردن بچهها به شیوهای اخلاقی باشد. انسان همواره برای رشد به نوعی معنا نیاز دارد. به گفته دانشمندان، رضایت و خوشبختی در محل تلاقی لذت و معنا قرار دارد. هدف چه در محل کار و چه در خانه آن است که فعالیتهایی انجام دهیم که از نظر شخصی هم لذتبخش و هم مهم باشد. 5 – در کار ابتکار به خرج دهید
میزان رضایت شما از شغل تا حدی به ابتکاری که به خرج میدهید، بستگی دارد. محققان معتقدند هنگامی که خلاقیت به خرج میدهیم، به دیگران کمک میکنیم و راههای بهبود در امور را پیشنهاد میکنیم یا کارهای اضافی انجام میدهیم، از کارمان بیشتر احساس اغنا میکنیم. 6 – دوست پیدا کنید و به خانواده اهمیت دهید
افراد راضی معمولاً خانواده دوست و روابط بهتری دارند. اما صرف کمیت رابطه با افراد کافی نیست، بلکه کیفیت آن نیز اهمیت دارد. انسان به رابطه نزدیک نیاز دارد؛ رابطهای که در برگیرنده تفاهم و توجه باشد. 7 – لبخند بزنید، حتی زمانی که حالش را ندارید
بهنظر ساده میرسد اما بسیار مؤثر است. افراد راضی امکانات موجود، فرصتها و موفقیت را میبینند. وقتی آنان به آینده نگاه میکنند، خوشبین هستند و وقتی گذشته را مرور میکنند، معمولا گزینههای مثبت را میبینند. حتی اگر از بچگی اینگونه بزرگ نشدهاید که نیمه پر لیوان را ببینید، با تمرین نگرش مثبت به عادت تبدیل میشود. 8 - طوری تشکر کنید که گویی واقعاً قدردان هستید
کسانی که عادت به سپاسگزاری دارند، معمولاً سالمتر و خوشبینتر هستند و بیشتر به سوی تحقق اهداف پیشرفت میکنند. تحقیقات نشان میدهد افرادی که به کسانی که به آنان کمک کردهاند، نامه تشکرآمیز مینویسند، از نظر رضایت در سطح بالا و از نظر افسردگی در سطح پایینی قرار دارند. به علاوه اثر یک نامه تشکرآمیز تا هفتهها طول میکشد. 9 – از خانه بیرون بروید و ورزش کنید
تحقیقات نشان میدهد که ورزش میتواند به اندازه داروها در درمان افسردگی مؤثر باشد و در عین حال هیچگونه عوارض جانبی نیز نداشته باشد. به علاوه، هزینه آن نیز بهمراتب کمتر است. ورزش منظم حس تحقق چیزی را به انسان میدهد، امکان تعامل با دیگران را فراهم میکند، هورمونهای عامل احساس خوب را در بدن آزاد میکند و عزت نفس را افزایش میدهد. 10 – بخشش را فراموش نکنید
نوعدوستی و بخشش را به جزئی از زندگی خود تبدیل کنید و از این کار مقصودی را بجویید. محققان میگویند کمک به همسایه، داوطلبشدن برای انجام کارهای عامالمنفعه یا اهدای کالا و خدمات باعث ایجاد احساس خوبی در شخص میشود که مزایای زیادی از نظر تندرستی به همراه دارد که از ورزش کردن یا ترک کردن سیگار هم بیشتر است. گوش کردن به درد دل دوست، یاد دادن مهارتها، توجه به موفقیتهای دیگران و روحیه گذشت نیز به رضایت میافزاید. محققان میگویند کسانی که برای دیگران خرج میکنند، بیشتر از کسانی که برای خودشان خرج میکنند، احساس رضایت میکنند.
چهارمین قانون معنوی موفقیت،قانون کمترین تلاش است.
این قانون مبتنی براین واقعیت است که هوشمندی طبیعت با سهولت بی تکاپو ،وبا سبکدلی پذیرا عمل میکند.
این اصل کمترین عمل وعدم مقاومت است.
از این رو، این اصل همامنگی وعشق است.هرگاه این درس را از طبیعت بیاموزیم ،به آسانی آرزوهایمان را بر آورده می سازیم.
شما همان چیزی هستید که فکر می کنید و در عین حال می توانید نیازهایتان را نیز احساس کنید. پس هدفی والا برای خود تعیین کنید و در راه تحقق آن نهایت تلاشتان را به کار ببندید. تمامی احساسات، عقاید و دانش ما به افکار درونی مان ـ آگاهانه یا غیرآگاهانه ـ بستگی دارد و چه بدانیم یا ندانیم تحت کنترل هستیم و می توانیم مثبت یا منفی، مشتاق یا بی تفاوت، فعال یا غیرفعال باشیم. بزرگ ترین فرق بین مردم، رفتار و طرز برخورد آنان است. برای برخی، یادگیری لذتبخش و هیجان انگیز است، برای دیگران سخت و خسته کننده و برای بسیاری دیگر، یادگیری فقط کاری ضروری برای پیدا کردن شغلی مناسب محسوب می شود. رفتارها و طرز برخورد ما در حال حاضر عادت نامیده می شود که به علت دریافت بازخورد از طرف والدین، دوستان، جامعه و خودمان شکل می گیرد و در واقع تصویری است از ما وجهان ما. این رفتارها غالباً به وسیله گفتگوی درونی که مرتباً با خود ـ آگاهانه یا غیرآگاهانه ـ داریم، تقویت می شوند. در واقع اولین گام برای تغییررفتار، تغییر گفتگوی درونی ماست. یکی از روش های تغییر عبارت است از تعهد، کنترل وچالش. ●تعهد در خود تعهد و الزام مثبت به خود، یادگیری، کار، خانواده، دوستان، طبیعت و دیگر چیزهای با ارزش ایجاد کنید. به خود و دیگران ارج نهید. در آرزوی موفقیت باشید. با شوق و اشتیاق زندگی کنید و کارهایتان را انجام دهید. ●کنترل فکر خود را روی چیزهای مهم متمرکزکنید. برای چیزهایی که به آن ها فکر می کنید و کارهایی که انجام می دهید هدف و اولویت تعیین کنید، از قبل تمامی فعالیت های خود را در ذهن تصور و مرور کنید. برای مقابله با مشکلات، استراتژی داشته باشید، یاد بگیرید که چگونه به خود آرامش بدهید. ازموفقیت ها لذت ببرید و با خود روراست باشید. ●چالش مشوق خود باشید. هر روز رفتار خود را تغییر دهید و بهبود بخشید. تمام تلاش خود را به کار ببندید و به عقب برنگردید. یادگیری و تغییر را غنیمت بشمارید. چیزهای نو را امتحان کنید. گزینه ها و انتخاب های مختلف را درنظر بگیرید. با افراد جدید آشنا شوید. هر چیزی را که نمی دانید بپرسید. مواظب سلامت جسمانی و روحی خود باشید. مثبت گرا باشید. مطالعات نشان داده که افراد دارای این مشخصات در اوقات خوش، برنده هستند و در شرایط سخت، محکم و قوی به زندگی ادامه می دهند. تحقیقات همچنین نشان داد مردمی که آگاهانه گفتگوی درونی و غرور خود را اصلاح می کنند، غالباً خیلی سریع در رفتارشان بهبود حاصل می شود. انرژی آنها افزایش می یابد و همه چیز به نظر بهتر می آید. تعهد، کنترل و چالش به ساخت اعتماد به نفس و ایجاد تفکر مثبت کمک می کنند. ●۷ پیشنهاد برای ایجاد تفکر مثبت ـ در هر طبقه ای، در جست و جوی افراد مثبت برای ایجاد ارتباط باشید. ـ در هر سخنرانی، در جست و جوی ایده های جالب باشید. ـ در هر فصل کتاب، در جست و جوی مفهوم هایی باشید که برای شما مهم هستند. ـ با هر دوستی، درباره ایده جدیدی که به تازگی یادگرفته اید، صحبت کنید. ـ از هر معلمی سئوال های خود را بپرسید. ـ لیستی از اهداف، افکار و رفتار مثبت خودتان تهیه کنید. ـ به خاطر داشته باشید، شما همان چیزی هستید که فکر می کنید. |
سکوت حصاری است دور حکمت.
آدم باید چکش باشد یا سندان.
مردان اسرار دیگران را حفظ میکنند .زنان اسرار خود را.
معایب دیگران معلمان خوبی هستند.
شوخی باید دندان گوسفند داشته باشی نه دندان سگ.
مرد عمل ،کم حرف است.
مهر مادر هرگز پیر نمی شود.
مهم نیست چند نفر را خشنود میکنی ، مهم آن است که چه نوع افرادی رااز خود خشنود کرده ای.
شادی ، شکر زندگی است.
اگر قورباغه را در صندلی طلا بنشانی مجددا در مرداب می جهد.
افتادن در گل لای ننگ نیست ، ننگ این است که در همانجا بمانی.
شادی وشیشه زود می شکنند.
پیری روی شن می نویسد وجوانی روی سنگ.
داشتن پاهای سالم بهتر از عصای طلا است.
شمشیرعدالت غلاف ندارد .
انتقاد آسان است وهنر دشوار.
از سوالات یک مرد درباره اش قضاوت کن نه جوابهایش.
صاعقه به قلل بزرگ اصابت می کند.
صلح،پول تولید می کند وپول آتش جنگ را بر می افروزد.
۵۰سالگی دوره پیری جوانی است. ۵۰سالگی جوانی دوران پیری است.
زندگی پیازی است که انسان در حال اشک ریختن پوستش را می کند.
ضایع ترین روز ،روزی است که نخندیده ام.
حسابهای کهنه،جدالهای جدید به وجود می آورند .
خانه را برای ترسانده موش آتش مزن.
نخستین مرحله حماقت آن است که انسان خود را دانا بینگارد.
دور انداختن کفشهای کهنه ، آسان تر از دور انداختن عادات کهنه است .
شما می توانیدازوقت استفاده کنید ، چرا آن را می کشید.
ازدواج، زودش اشتباهی بزرگ ودیرش اشتباهی بزرگتر.
استادی درشروع کلاس درس ، لیوانی پراز آب به دست گرفت. آن را بالا گرفت که همه ببینند.بعد از شاگردان پرسید: به نظر شما وزن این لیوان چقدر است ؟
شاگردان جواب دادند 50 گرم ، 100 گرم ، 150 گرم ........ استاد گفت : من هم بدون وزن کردن ، نمی دانم دقیقا' وزنش چقدراست . اما سوال من این است : اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه دارم ، چه اتفاقی خواهد افتاد ؟ شاگردان گفتند : هیچ اتفاقی نمی افتد . استاد پرسید :خوب ، اگر یک ساعت همین طور نگه دارم ، چه اتفاقی می افتد ؟ یکی از شاگردان گفت : دست تان کم کم درد میگیرد.
حق با توست . حالا اگر یک روز تمام آن را نگه دارم چه ؟
شاگرد دیگری جسارتا' گفت : دست تان بی حس می شود . عضلات به شدت تحت فشار قرار میگیرند و فلج می شوند . و مطمئنا' کارتان به بیمارستان خواهد کشید ....... و همه شاگردان خندیدند . استاد گفت : خیلی خوب است . ولی آیا در این مدت وزن لیوان تغییرکرده است ؟ شاگردان جواب دادند : نه
پس چه چیز باعث درد و فشار روی عضلات می شود ؟ درعوض من چه باید بکنم ؟
شاگردان گیج شدند . یکی از آنها گفت : لیوان را زمین بگذارید.
استاد گفت : دقیقا' مشکلات زندگی هم مثل همین است .
اگر آنها را چند دقیقه در ذهن تان نگه دارید اشکالی ندارد . اگر مدت طولانی تری به آنها فکر کنید ، به درد خواهند آمد . اگر بیشتر از آن نگه شان دارید ، فلج تان می کنند و دیگر قادر به انجام کاری نخواهید بود. فکرکردن به مشکلات زندگی مهم است . اما مهم تر آن است که درپایان هر روز و پیش از خواب ، آنها را زمین بگذارید. به این ترتیب تحت فشار قرار نمی گیرند .
هر روز صبح سرحال و قوی بیدار می شوید و قادر خواهید بود از عهده هرمسئله و چالشی که برایتان پیش می آید ، برآیید!
پس همین الان لیوان هاتون رو زمین بذارید
زندگی کن.... زندگی همینه
افراد دروغگو معمولا از نظر نوع رفتاری با یکدیگر شباهت
بسیاری دارند که دانستن برخی از خصوصیات به ما
کمک می کند که تا حدودی انسان دروغگو را بشناسیم برخی
از علائم و روشهایی که باعث شناهخت دروغگو
می شود عبارتند از:
1-چشمان کسانی که دروغ می گویند یا بازتر از
حد معمول است یا دائما چشمهای آنان به نقاط مختلف حرکت
می کند. در عین حال آنها معمولا از نگاه مستقیم به
شما احساس ناراحتی می کنند و سعی می کنند
مستقیما به شما نگاه نکنند.
2-گاهی اوقات افراد دروغکئ بخشی از صورت یا
دهانشان را هنگام حرف زدن می پوشانند.
3-وقتی از آنها سوال می شود دماغ یا
گوششان را به حالت عصبی می خارانند.
4-فرد دروغگو معمولا هنگام حرف زدن
حرکت اضافی زیادی از خود بروز می دهد.
5-در هنگام حرف زدن زیاد تپق می زنند و اشتباهات
فراوان گفتاری را سعی می کنند به گونه ای بپوشانند.
6-آنها همیشه کلی گویی می کنند و بارها این کلیات
را تکرار می کنند و با این کار تلاش می کنند تا خودشان را
قانع کنند.
7-آنها سعی می کنند به گونه ای گیج و مبهم سخن
بگویند و با این کار به شما اجازه نمی دهند تا حرفهای آنان را
تجزیه کنید.
8-هنگامی که سعی دارید در مورد موصضوع
مورد بحث از آنها سوال کنید بلافاصله موضوع بحث را عوئض می
کنند.
9-حتی سوال شما را متوجه شوند چنین وانمود می کنند
که سوال شما را نشنیده اند و با این کار به بحث خاتمه
می دهند.
10-اگر می خواهید مطمئن شوید مه او دروغ کفته است
چند روز بعد راجع به موضوعی که در مورد آن دروغ گفته
است ار او سوال کنید تا برایتان یک داستان با مظالب متفاوت تعریف کند.
11-اگر قدری به صحبت آنها شک دارید شما را متهم به بی
اعتمادی می کند و خیلی سریع با این کار به بحث
خاتمه می دهد.
12-آدم های دروغگو معمولا پر حر ف
هستند و در مورد هر چیزی اظهار نظر می کنند.
13-افراد دروغگو معمولا کسانی هستند که در زندگی
شخصی یا خانوادگی دچار مشکل هستند. پس در مورد
حرفهای چنین افرادی بیشتر دقت نمایید.
14-تن صدای افراد دروغگو در هنگام
دروغ گفتن معمولا بالاتر از حد طبیعی است
15-خنده های بی دلیل و بی گاه در هنگام صحبت
کردن یکی دیگر از علائم افراد دروغگو است
16-آدمهای دروغکو همیشه سعی می کنند حرفهای زیبا و
جذاب به زبان بیاورند و با این کار می خواهند امکان
کشف حقیقت را از ما سلب کنند.
نکته پایانی این که اگر چه که شاید افراد دروغگو در کوتاه مدت بتوانید
حقیقت را از دیگران پنهان کنند اما زمان باعث
خواهد شد که همیشه افراد دروغگو رسوا شوند و هیچ گته
حقیقت پنهان نخواهد ماند, اگرچه شاید مدت زمان
طولانی پنهان بماند